دوستش دارم

خنده و گریه

چرند و پرند

چکنم دست خودم نیست دوستش دارم

می خواهم با او باشم

اگر او را نبینم نفسم تنگ می شود

اگر صدایش را نشنوم دلم می گیرد

آیا بدون او زنده می مانم؟

خوب شد ازدواج کردیم

حالا شناختمش

عجب نامردی

همه عشقش ، بازی بود

مرا فریب داد

کی نوبت دادگاه می شود

می خواهم زودتر از شرش خلاص شوم

نمی خواهم در باره اش فکر کنم

راحتم بگذارید...

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در سه شنبه 26 بهمن 1389برچسب:,ساعت17:57توسط شوکت شاهنده | |