چکنم دست خودم نیست دوستش دارم می خواهم با او باشم اگر او را نبینم نفسم تنگ می شود اگر صدایش را نشنوم دلم می گیرد آیا بدون او زنده می مانم؟ خوب شد ازدواج کردیم حالا شناختمش عجب نامردی همه عشقش ، بازی بود مرا فریب داد کی نوبت دادگاه می شود می خواهم زودتر از شرش خلاص شوم نمی خواهم در باره اش فکر کنم راحتم بگذارید...
نظرات شما عزیزان:
|
About![]()
به وبلاگ من خوش آمدید Archivesفروردين 1390اسفند 1389 بهمن 1389 Authorsشوکت شاهندهLinks
تفریحی سرگرمی
LinkDump
کیت اگزوز ریموت دار برقی |